به گزارش راهبرد معاصر؛ در حالی که توجهات جامعه بین الملل بر مذاکرات غرب با روسیه بر سر امنیت اروپا متمرکز است، یکی دیگر از مسائل کلیدی جهان که به سرعت به زمان بحران نزدیک می شود، برنامه جامع اقدام مشترک ۲۰۱۵ ( برجام) است. پیشرفت اندک در مذاکرات اخیر تا حدی خوش بینی را ایجاد کرده که شکاف بین طرفین ممکن است برای نخستین باز از زمان روی کار آمدن دولت سید ابراهیم رئیسی در حال کاهش باشد. اما لحظه تصمیم بزرگ فرارسیده است: آیا ایالات متحده و ایران به سمت توافق حرکت می کنند یا خیر؟
با توجه به این که مذاکرات وین در هشمین دور خود قرار دارد، به نظر می رسد تعهد بین المللی برای دستیابی به یک توافق احتمالا از طریق ترتیبات اولیه موقت وجود دارد. اما طرفین باید قبل از پایان یافتن زمان، سازش و مصالحه دشواری در مورد موضوعات کلیدی مرتبط با تضمین های اقتصادی و عقب راندن برنامه هسته ای ایران انجام دهند. از دیدگاه غرب، شکست مذاکرات وین می تواند ایران را به سمت افزایش غنی سازی اورانیوم سوق دهد، در حالی که بحث های مرتبط با پیشنهاد جایگزین یا پلن بی به طور فزاینده ای پوچ و بیهوده به نظر می رسد.
توافق جدید کامل نخواهد بود، اما با این وجود، دستاوردهای مهمی را در زمینه عدم اشاعه به همراه خواهد داشت. برای گروه ۵ + ۱ احیای برجام، مکانیزم های نظارتی علیه ایران به سمت توسعه سلاح هسته ای را تقویت می کند. مطمئنا برخی این را بهینه نمی دانند و بر این نظر هستند که با توجه به پیشرفت های هسته ای ایران از سال ۲۰۱۵م ( از جمله در قابلیت های تحقیق و توسعه برگشت ناپذیر) به اقدامات سخت گیرانه تری نیاز است. بندهای غروب آفتاب که در آن برخی از محدودیت های ایران در طی سال های ۲۰۲۵ و ۲۰۳۰ برداشته می شوند، باید در نظر گرفته شود. علاوه بر این، برخی از رهبران اروپا و خاورمیانه از این نگران هستند که توافق جدید ضعیف، خروج نیروهای نظامی آمریکا را از منطقه تسهیل ببخشد و آن ها را در جبهه های دیگر آسیب پذیر کند.
بر خلاف دوران قبل از برجام، به نظر نمی رسد که چین به طور کامل از اقدامات ایالات متحده حمایت کند، حتی اگر این کشور متعهد به ممانعت از دستیابی ایران به سلاح اتمی باشد. در حال حاضر چین با خرید نفت از ایران (مطابق گزارشات تا ۲۰ میلیون بشکه در ماه) عمدتا از طریق مالزی و امارات متحده عربی در حال دور زدن تحریم های امریکا است. این امر منابع مالی لازم ایران را برای دور زدن تحریم های آمریکا فراهم می کند. در نهایت، تشدید فشار اقتصادی ایالات متحده احتمالا به همان نتیجه ای منجر می شود که در دوران ترامپ انجام داد: تسریع برنامه هسته ای ایران برای تقویت اهرم فشار و قدرت برای کسب امتیازات در میز مذاکرات.
در این راستا، تشدید فشارهای اقتصادی آمریکا ممکن است باعث شود تا ایران به سمت غنی سازی اورانیوم با غنای تسلیحات قدم بردارد، اگر چه همچنان مشخص نیست که آیا ایران این گام نهایی را برمی دارد یا خیر؟ پس از آن دولت بایدن برای مقابله با پیشرفت های هسته ای ایران تحت فشار فزاینده ای قرار می گیرد ، این در حالی است که فضای برای واکنش نظامی بسیار محدود است و همچنین این خطر را دارد که ایران را وادار سازد تا به سمت تولید سلاح اتمی قدم بردارد.
اقدام نظامی می تواند پیامدهای مخربی در سراسر خاورمیانه داشته باشد و به طور بالقوه ایالات متحده و اسرائیل را به درگیری با ایران در طیفی از مناطق از جمله لبنان و عراق سوق دهد. با انجام این کار، ایالات متحده همچنین نزدیکی مورد نیاز ایران و کشورهای عربی خلیج فارس را که در 18 ماه گذشته توسعه یافته است، مختل خواهد کرد. احیای برجام فضا را برای ادامه دیپلماسی منطقه ای فراهم می کند، اما در صورت شکست مذاکرات هسته ای، تحت فشار قابل توجهی قرار خواهد گرفت.
کشورهایی مانند امارات متحده عربی که نگران عدم مشارکت آمریکا و گرفتار شدن در آتش درگیری های منطقه ای هستند، از هر گونه قمار در منطقه خودداری می کنند و بعید است که به طور کامل از یک کمپین فشار حداکثری جدید استقبال کنند. اما واشینگتن به شدت آن ها را برای قطع روابط سیاسی و اقتصادی با تهران تحت فشار قرار می دهند و مانع تلاش های دیپلماتیک برای ایجاد ثبات در منطقه می شود. بدتر از همه ، حمله به ایران می تواند کشورهای عربی خلیج فارس را مستقیما وارد یک جنگ منطقه ای کند. این واقعیات پیچیده در نهایت ممکن است ایالات متحده و کشورهای اروپایی را مجبور سازد که ایران را به عنوان یک کشور آستانه هسته ای بپذیرند و این امر باعث خواهد شد تا کشورهای منطقه به سمت تولید سلاح اتمی قدم بردارند.
تهران در مورد مزایای ورود مجدد به برجام تردید دارند، این نگرانی با این خطر تشدید می یابد که رئیس جمهور جدید آمریکا بار دیگر در سال ۲۰۲۵ از توافق هسته ای خارج شود و به همین دلیل مقامات ایران بر تضمین تاکید می کنند. این پویایی برخی را به این نتیجه رسانده که ایران خواهان یک توافق جدید نیست و مذاکرات را برای خرید زمان برای پیشبرد برنامه هسته ای خود به تعویق می اندازد.
یک توافق جدید نمی تواند بستری برای مذاکرات غرب و ایران در مورد موضوعات گسترده تر مانند فعالیت های منطقه ای و برنامه موشکی فراهم کند. ایالات متحده و ایران ممکن است به آرامی در تعهد مشترک برای تکمیل توافق جدید همسو شوند، ولی این بدان معنا نیست که حل اختلافات آن ها بر سر چگونگی احیای برجام و ارائه تضمین های لازم بر تهران آسان باشد. هیچ یک از طرفین از موضع اصلی خود عقب نشینی نمی کنند. مذاکرات هنوز با چشم انداز واقعی شکست مواجه است، اما تنها می توان امیدوار بود که اکنون اقدامات کافی برای تضمین گزینه پلن A وجود داشته باشد که نشانگر بازگشت به برجام است.